گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.
گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.

شیرینی خود را برایم نگهدار

هنوز ترکت نکرده

در من می‌آیی 

بلورین،لرزان

یا ناراحت از زخمی که بر تو زده‌ام

یا سرشار از عشقی که به تو دارم

چون زمانی که چشم می‌بندی

برهدیه زندگی که بی‌درنگ به تو بخشیده‌ام

عشق من

ما همدیگر را تشنه یافتیم

و سر کشیدیم هر آنچه که آب بود و خون

ما همدیگر را گرسنه یافتیم

و یکدیگر را به دندان کشیدیم

آن‌گونه که آتش می‌کند

و زخم بر تن‌مان می‌گذارد

اما در انتظار من بمان

شیرینی خود را برایم نگهدار

من نیز به تو

گلسرخی خواهم داد 


  "پابلو نرودا "


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد