روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.
درباره من
کیستی که من اینگونه به اعتماد نام خود را با تو می گویم،کلید قلبم را در دستانت می گذارم،نان شادی ام را با تو قسمت می کنم،به کنارت می نشینم و سربر شانهی تو اینچنین آرام به خواب می روم؟...
به گلباغ شعر خوش آمدید،قدم به دیده منت...اینجا را ساختم تا لذت خود از خواندن اشعار و مطالب زیبا را با شما دوستان به اشتراک بگذارم، هرچه دوست دارید از این وبلاگ به یادگار بردارید، این بزرگواری شماست که این برداشت با ذکر منبع باشد، نظرات دوستان راهنما و راهگشای من در این مسیر خواهد بود.
ادامه...
می بینی ! دیگر پَر پرواز ندارم درمیان فوج قوها... عزیز من!... شاعر شعر عاشقانه ، باید مرد باشد وگرنه ،همه چیزی باژگونه خواهد بود تا جدایی سربرسد باغ دیگر باغ نخواهدبود ، خانه دیگر خانه ودیدار دیگر دیدار...
"آنا آخماتوا" برگرفته ازکتاب :خاطره ای در درونم است
محسن کاجاوی
دوشنبه 6 آبانماه سال 1392 ساعت 11:58 ب.ظ