گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.
گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.

نمی‌توانم پنهان کنم

نمی‌توانم سانسور کنم
پروانه‌ای را که در خون ام شنا می‌کند
نمی‌توانم ممنوع کنم
سایبانِ یاسمنی را که از شانه‌هام می‌رود بالا
نمی‌توانم پنهان کنم
عاشقانه‌ای را زیرِ پیراهن‌ام
که نهفتن اش
یعنی انفجارِ من
پس چگونه در میدان‌های شهر
فریاد بر نیاورم:
دوستت دارم
دوستت دارم
دوستت دارم
پس چگونه می‌توانم خورشید را
در گنجه‌ها نگه دارم
پس چگونه با تو در پارک قدم بزنم
و ماهواره‌ها
عشقمان را مخابره نکنند


      "نزار قبانی"

نظرات 1 + ارسال نظر
محبوبه پنج‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:55 ب.ظ http://pesaremaghror.blogfa.com

سلام دوست خوبم.ممنون از لطفی که به من داری.ممنون که گفتین.این روزا اصلا حال خوبی ندارم برا همین متنا رو بی دقت میزارم.بازم ممنون

سلام.ممنونم از حضورتون.امیدوارم شما رو شاد ببینم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد