گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.
گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.

تا جنون فاصله ای نیست

تو چه دانی که پس هر نگه ساده ی من
چه جنونی ، چه نیازی ، چه غمی ست ؟
یا نگاه تو ، که پر عصمت و ناز
بر من افتد ، چه عذاب و ستمی ست
دردم این نیست ولی
دردم این است که من بی تو دگر
از جهان دورم و بی خویشتنم
پوپکم ! آهوکم
تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم

  "مهدی اخوان ثالث"
نظرات 2 + ارسال نظر
محبوبه یکشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 07:39 ب.ظ http://pesaremaghror.blogfa.com

****************حکایت دوست و عشق**********************


روزی *دوستی* از *عشق* پرسید:
فرق ما دو تا چیه ؟؟؟؟
.
.
*عشق* گفت:
تو با یه سلام شروع می شوی، ولی من با یه نگاه
.
.
*عشق* از * دوستی* پرسید:
حالا از نظر تو فرق ما دو تا چیه ؟؟؟؟
.
.
*دوستی* گفت:
من با یه دروغ تموم میشم و تو با مرگ ...................!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

هر چند سخت و طاقت فرسا
اما عشق متولد شد ...
وچه دل بر و زیبا رو ...

مقدمش مبارک
تنها بر چشمان شهلایش دریغ و حسرت ...
صد حیف
که نابیناست !

حال تا ابد همه خواهند گفت ...
عشق کور است .

ممنونم از حضورتون.دوست خوبم

محبوبه یکشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 07:40 ب.ظ http://pesaremaghror.blogfa.com

سلام راستش من اسم شاعرشو نمیدونم اگه پیدا کردم حتمآ میذرم

سلام. لطف کردین که نظرم رو پذیرفتین. با مهر وسپاس فراوان.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد