گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.
گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.

اسم تو

دلم می‌خواست
بین شب‌ها و روزهات
بین دست‌ها و نفس‌هات
بین بوس‌ها و لب‌هات
چنان سرگردان شوم
که نفهمم دنیا کدام طرف می‌چرخد
چرا می‌چرخد
نارنجی!
دلم می‌خواست بین خنده‌ها و موهات
اسم تو را صدا کنم
و وقتی گفتی جانم
جانم را از نبودنت نجات دهم
با یک نگاه.

"عباس معروفی"

نظرات 1 + ارسال نظر
Roly پنج‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:06 ق.ظ http://www.parspa.com/?q=regnuser&moref=Roly_1991

سلام
با عضویت در سیستم پارس پا از تک تک بازدید کننده ی وبلاگت درآمد داشته باش به امتحانش می ارزه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد