گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.
گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.

نامت مقدس باد ای عشق


 دستان تو، از خاستگاهشان که چشمان من اند پرواز می کنند
و نور چونان گلی می شکفد  

و کائنات می تپد چونان یکی کندو،  

چونان یکی فیروزه
دستان تو، هجی نام مرا لمس می کنند،  

و فنجان ها عشق را
ای عشق !نامت مقدس باد،  

در رویایی که شب، بهشت را به خواب ما سر می دهد
کندوها بوی تو را تحفه می کنند، 

 و دستانت مرا می خوانند
پس بال هایت گشوده باد،  

که سایه سار،  

بی تو بر فراز من گم می شود

       "پابلو نرودا"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد