گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.
گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.

همان یک بوسه

قد کشیده ای
تا ناکجایی که سر در نمی آوری
از کجا بودن من
دوست داشتنت را از سر راه نیاورده بودم
که حالا بگذارم
زیر قدم های کشیده ات
لگدمال شود
باید دوست داشتنت را بغل بگیرم و
بگذارم ات و
بگذرم
همان دو سه تا باران
همان یک بوسه
همین که شاعر شده ام حالا
عمری را کفایت می کند.

            "مهدیه لطیفی"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد