گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.
گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.

رویاهای زمستانی‌ام

و خلوتش
بهشتی است

که خداوندانش به تسلیم سر فرود
آورده‌اند
در عظمتی

که خلأش

رمز زیستن است و
تنفس
خانه‌اش

طراوتی دارد

از عشق و آفتاب و
سعادت

و آغوشش جزیره تابناکی است
که رویاهای زمستانی‌ام در
آن جا می‌گیرند

...
بر آنم

چون شرم

بر گونه‌اش جا
گیرم
تا شاید مگر

با شبنم رخسارش

فرشتگان را دیداری کرده
باشم
      "شمس لنگرودی"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد