گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.
گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.

خوابی شیرین

 

 خوابی شیرین
 که در انتظار تعبیرش نبودی،
 بارانی
 که دانه دانه تمیز می‌شود
 و روی گونه‌ی من می‌نشیند،
 کاسه‌یی از صدف که فرشتگانش پاک کرده‌اند
 تا از لبخندت پر شود.

 این جایی تو
 در آتش دست‌های من
 و تشنه و بی‌امان می‌باری
 می‌باری
 و تسکینم می‌دهی.
     (شمس لنگرودی )

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد