گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.
گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.

من فقط عاشقی بلدم

 

 به من چه مربوط که  

 آدم زندگی هیچ کس نیستی
 من فقط عاشقی بلدم
 چیزی هم در بساط نداشته باشم
 قلبم پر است 
 عاشقی تقصیر من نیست
 تقدیر است که
 قرعه به نام تو افتاده
 حالا میخواهی آدم این عاشقی باش
 میخواهی نباش
 من که گفتم فقط عاشقی بلدم
 اما پا به پایم خواستی بیایی
 زودتر بجنب
 این قلب که بایستد
 عشق تو
 معجزه نخواهد کرد
      

      "گیلدا ایازی"  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد