گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.
گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.

مرا با چیزی عوض کن

 

 مرا با چیزی عوض کن

 چیزی ارزشمند

 چیزی گران

 سوزنی شکسته

 که بتوانی با آن خار پایت را درآوری

                                 "حسین پناهی"

شیر مادر, مهر مادر

  

   بهزیستی نوشته بود:

  شیر مادر, مهر مادر, جانشین ندارد

  شیر مادر نخورده مهر مادر پرداخته شد

  پدر یک گاو خرید

  و من بزرگ شدم

  اما هیچکس حقیقت من را نشناخت

  جز معلم ریاضی عزیز ام

  که همیشه می گفت

   گوساله, بتمرگ 

  

                        (حسین پناهی) 

            

دلنوشته های زیبا از حسین پناهی www.taknaz.ir

چرا صدایم کردی

 



بی تو


نه بوی خاک نجاتم داد


نه شمارش ستاره ها تسکینم


چرا صدایم کردی


چرا ؟


سراسیمه و مشتاق


سی سال بیهوده در انتظار تو ماندم و نیامدی


نشان به آن نشان


که دو هزار سال از میلاد مسیح می گذشت


و عصر


عصر والیوم بود


و فلسفه بود


و ساندویچ دل وجگر


 حسین پناهی

این بود زندگی....(حسین پناهی)

  

 

 


میزی برای کار


کاری برای تخت


تختی برای خواب


خوابی برای جان


جانی برای مرگ


مرگی برای یاد


یادی برای سنگ


این بود زندگی....


حسین پناهی