ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
می دانم
عمری ست کنارِ هم و
هرگز به هم نمی رسیم
درست مثل ریل هایی
که رؤیاهای ما را به سر منزلِ ممکن رسانده اند
نازنین
هرگز نخواه که روزی به هم برسیم
همچون واگن های بی قرارِ هر قطاری
واژگون خواهیم شد
آن وقت همه می فهمند
ما حامل چند گفت و گوی عاشقانه
چند نامه ی ناخوانده و
چند بوسه ی بی ریا بوده ایم
"شیرکو بی کس"
راستش را میگویم
آه ، که دوست داشتن تو
چنین که دوستت دارم
چه دردآور است
با عشق تو
هوا آزارم میدهد
قلبم
و کلام نیز
پس چه کسی خواهد خرید
یراق ابریشمین
و اندوهی از قیطان سپید
تا برایم دستمالهای بسیار بسازد ؟
آه ، که دوست داشتن تو
چنین که دوستت دارم
چه دردآور است
"فدریکو گارسیا لورکا"
هوا سرد است
من از عشق لبریزم
چنان گرمم
چنان با یاد تو در خویش سرگرمم
که رفت روزها و لحظهها از خاطرم رفته است
هوا سرد است اما من
به شور و شوق دلگرمم
چه فرقی میکند فصل بهاران یا زمستان است؟
تو را هر شب درون خواب میبینم..
تمام دستههای نرگس دیماه را در راه میچینم
و وقتی از میان کوچه میآیی
و وقتی قامتت را در زلال اشک میبینم
به خود آرام میگویم:
دوباره خواب میبینم!
دوباره وعدهی دیدارمان در خواب شب باشد
بیا..
من دستههای نرگس دی ماه را در راه میچینم.
"لیلا مؤمنپور"
تو را ببینم
میبوسم
نوازشت میکنم
برایِ تو خواب تعریف میکنم
تو را ببینم ، بغل میکنم
تمام رویاهایم را میبینم
و به تمامِ آرزوهایم میرسم
تو را ببینم
خوب میشوم ، آقا میشوم
به تو سلام میدهم
نماز میخوانم
و تو را شکر میکنم
تو را ببینم خیلی دوستت دارم
آخ
تو را ببینم
چه قدر کار دارم
"افشین صالحی"
هیچ چیز با تو شروع نشد
همه چیز با تو تمام میشود
کوهستانهایی که قیام کردهاند
تا آمدنت را پیش از همگان ببینند.
اقیانوسها که کف بر لب میغرند و
به جویبار تو راهی ندارند.
باد و هوا که در اندیشهاند
چرا انسان نیستند تا با تو سخن بگویند
و تو سوسن خاموش!
همه چیزت را در ظرفی گذاشته
به من دادهای
تا بین واژگان گرسنه قسمت کنم
همه چیز با تو شروع نشد
همه چیز با تو تمام میشود
جز نامم.
"شمس لنگرودی"
همیشه سوختن بهترین راه است
نه عاشقی کاری می کند
نه آواره گی
زندگی طعم تلخی دارد
همیشه یک قافله عقب نشسته ای
همیشه کسی قبل از تو او را دیده است
بوسیده است
وتو باز هم دیر می رسی
تو را داشتن
زندگی در سرابی همیشگی ست
دویدن دنبال باد
خوابیدن روی ابر
و سقوطی تلخ
تو را داشتن
یک قصه اندوهناک افسانه ای ست
"نجوان درویش" شاعر فلسطینی
برگردان : بابک شاکر