گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.
گلباغ شعر

گلباغ شعر

روح "پدرم" شاد که فرمود به استاد ..... پسرم را "عشق" بیاموز و دگر هیچ.

سند عشق

 

به خدا عشق به رسوا شدنش می‌ارزد
و به مجنون و به لیلا شدنش می‌ارزد

دفتر قلب مرا وا کن و نامی بنویس
سند عشق به امضا شدنش می‌ارزد

گرچه من تجربه‌ای از نرسیدن‌هایم
کوشش رود به دریا شدنش می‌ارزد

کیستم؟ باز همان آتش سردی که هنوز
حتم دارد که به احیا شدنش می‌ارزد

با دو دست تو فرو ریختنِ دم به دمم
به همان لحظة بر پا شدنش می‌ارزد

دل من در سبدی، عشق به نیل تو سپرد
نگهش دار، به موسی شدنش می‌ارزد

سال‌ها گرچه که در پیله بمانَد غزلم
صبرِ این کرم به زیبا شدنش می‌ارزد

"علی اصغر داوری"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد