ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
یک شب به خانه
ام بیا
بی خبر و بی سر و صدا
طوری بیا
که قیژ قیژ پله ها بلند نشود
آنقدر خسته ام که نپرس
خودت خواهی فهمید
بیا
تا سپیده دمان بنشینیم و
حرف بزنیم
بی آنکه کسی صدایمان را بشنود
بگذار
آسمانی آبی داشته باشیم
و پرواز کنیم
بال در بال هم
از آدمها سرد شده ام
سرد مثل یخ
حالا فقط تو را دارم
آنقدر خسته ام که نپرس
خودت خواهی فهمید
"جاهد کولی بی"